Quentin شروین et Julia شیرین
Thursday, August 31, 2006
Tuesday, August 29, 2006
Sunday, August 27, 2006
Nanar m'attendait impatiemment
یک هفته با پاپا و مامانم و خونواده پدر بزرگم در سفر بودیم امروز هنر هایی رو که در این مدت یاد گرفتم به ننر نشون دادم مثلا چطور اب بازی میکنم
و یا تو بغل که میرم خودمو میچسبونم
بقیه رو روز های بعد به ننر نشون میدم
امروز خیلی خسته هستم و بشدت خوابم میاد