Monday, December 19, 2011

Moi Quentin

دیشب بعد از مدتها امدم خونه ننر و شب پیش ننر بودم ننر کلی خوشحال بود و یاد گذشته ها رو زنده کردیم

ببب

ببب

ببب

ببب

ببب

بب

ببب

ببب

Saturday, December 10, 2011

Moi Julia

این روزها حرف زدن به دو زبان رو دارم تکمیل می کنم


از پله های متحرک سر سر ه زمین بازی نزدیک خونه بالا میرم و با کمک ننر به طرف دیگه میرم و از سر سره روی شکم پایین میام


از روی دیوار خیابون کنار خونه هم با قدم های کوچک راه میرم

از دیدن د.و.د میمون هم خوشم میاد

ژنریک تله توبیز و مایا و وی وی و بسیاری دیگ رو خوب میخونم


در یاد گرفتن اهنگ ها با همین سن کم مهارت دارم

گاهی هم گیتار میزنم و میرقصم


از بازی با پازل ها خوشم میاد و هر روز با ننر بازی میکنم